ویژه‌نامه "انتخابات مجلس"

از "منتظرالوکاله" تا "وجیه‌المله" ؛ شوخی‌های مجلسیِ نشریه توفیق

عکس لید
با سقوط رضاشاه، ماده طنز سیاسی که برای مدتی به محاق رفته بود، بار دیگر رخ نمود و نشریات طنز و فکاهی هم مانند نشریات غیر آن، در مورد مسائل مختلف جاری کشور به اظهار نظر می‌پرداختند. در این دوره، مجلس شورای ملی از حلاجی و جراحی نشریه توفیق برکنار نبود؛ به گونه‌ای که توفیق در کنار اشاره به مسائل مختلف مبتلابه جامعه، همیشه سری هم به اوضاع و احوال مجلس می‌زد و این توجه و حساسیت در مواقع نزدیک به روزهای انتخابات، بیشتر و بیشتر می‌شد. نگاه منتقدانه توفیق به مجلس تا حدودی تسویه حساب با مجالس دوره رضاشاهی هم به شمار می‌آمد؛ به خصوص مجلس سیزدهم شورای ملی.
چهارشنبه ۰۲ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۷:۱۷

پایگاه اطلاع‌رسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی - ویژه‌نامه "انتخابات مجلس"؛ با سقوط رضاشاه، ماده طنز سیاسی که برای مدتی به محاق رفته بود، بار دیگر رخ نمود و نشریات طنز و فکاهی هم مانند نشریات غیر آن، در مورد مسائل مختلف جاری کشور به اظهار نظر می‌پرداختند. هفته‌نامه توفیق از مشهورترین و پرسابقه‌ترین این نشریات به شمار می‌رفت و یکی از موضوعات مورد توجه این هفته‌نامه، وضعیت مجالس شورای ملی در دوره پهلوی دوم بود؛ چرا که در قیاس با دوره رضاشاه که مجالس بیشتر شکل تشریفاتی داشتند، انتظار می‌رفت که با به وجود آمدن این فضای تازه، مجلس به جایگاه واقعی خود دست یابد.

در این دوره، مجلس شورای ملی از حلاجی و جراحی نشریه توفیق برکنار نبود؛ به گونه‌ای که توفیق در کنار اشاره به مسائل مختلف مبتلابه جامعه، همیشه سری هم به اوضاع و احوال مجلس می‌زد و این توجه و حساسیت در مواقع نزدیک به روزهای انتخابات، بیشتر و بیشتر می‌شد. نگاه منتقدانه توفیق به مجلس تا حدودی تسویه حساب با مجالس دوره رضاشاهی هم به شمار می‌آمد؛ به خصوص مجلس سیزدهم شورای ملی.

توفیق در طی دوره مورد بحث، همواره میان دو طیف از نمایندگان، تمایز قائل بود؛ نامزدها یا نمایندگانی که میل سرکشی برای رسیدن به کرسی مجلس و بهره‌گیری از منافع مادی آن دارند و یا مهره‌های دستنشانده‌ای هستند که از جانب مجاری خاصی حمایت می‌شوند و سعی می‌کنند به هر طریق ممکن به مجلس راه یابند. توفیق تلاش این دسته را در قالب کارهایی چون خرج کردن پول، سور دادن، خرید و فروش آرا، تقلب‌های انتخاباتی و ... با زبان طنز به تمسخر می‌گرفت و اسرار آن‌ها را هویدا می‌کرد. حتی اسامی آن‌ها را هم هجو می‌کرد و در جریان انتخابات به آن‌ها لقب «منتظرالوکاله» داده بود. جالب‌تر آن که پس از مشخص شدن نتیجه انتخابات و نقش برآب شدن نقشه‌های این نمایندگان، از ایشان با عنوان « محروم الوکاله» یاد می‌کرد.

حتی اگر این عناصر به مجلس هم راه می‌یافتند، توفیق دست از سرشان برنمی‌داشت و ایشان از نیش و کنایه‌های این نشریه در امان نبودند. در مقابل توفیق، طرفداری از نمایندگان به اصطلاح «وجیه‌المله» را که در فضای مشروطه‌خواهی پرورش یافته و عناصر صالح و کاردانی بودند، وظیفه خویش می‌دانست. مثلا در جریان انتخابات مجلس چهاردهم شورای ملی، توفیق ضمن معرفی نامزدهایی چون مصدق، علی‌اکبر سیاسی، علی‌اصغر حکمت، علی امینی و... از خوانندگان خویش دعوت می‌کرد تا این افراد را به عنوان نماینده به مجلس بفرستند. در یکی از شماره‌های توفیق، نویسنده با نام مستعار «کبوتر قاصد» خود را به خواب می‌زند و در خواب، مجلسی متشکل از محروم‌الوکاله‌های دوره چهاردهم مجلس شورای ملی را می‌بیند که در حقیقت نمایندگان مجلس سیزدهم بوده‌اند:

«...خواب دیدم مجلس است کاملا شبیه مجلس شورا و اعضای آن از محروم الوکاله‌های دوره چهاردهم تشکیل شده است. ریاست مجلس با آقای اسفندیاری است. منشی‌ها آقایان قدیمی، محسن مهدوی خرازی و ایرج اسکندی از طهران بودند...

آقای اخوان- مطلبی که بنده می‌خواستم به عرض آقایان محروم‌الوکاله برسانم، پول‌هایی است که بنده در ورامین خرج کردم... این آشتیانی کجت بود که مثل برق بلا سرش را از صندوق انتخابات ورامین درآورد...تقاضا دارم که با رئیس دولت مذاکره فرمایند که یا پول‌های مرا از آشتیانی پس گرفته و مرجوع دارند و یا اقلاً آشتیانی را حاضر کنند که پول‌های مرا پس بدهد...

آقای سلیمان محسن اسکندری ...«کشته از بس فزون است، کفن نتوان کرد». محروم الوکاله از بس زیاد است و درد دل از بس فراوان، مجال برای گفت و شنود نمی‌گذارد...

آقای انوار- آقایان محترم، الخیر فی ماوقع؛ هر بلایی که به سرتان وارد آمد، گفتم الخیر فی ماوقع ...یاد دارم روزی که رضاشاه بر قاجاریه چیره شد و روی کار آمد، گفتم الخیر فی ماوقع و وقتی که رضاشاه از این مملکت رفت، در مجلس شورا گفتم الخیر فی ماوقع... و حالا من از آقایان محترم خواهش می‌کنم در مقابل این شکست و مصیبت بزرگی که بر همه وارد شده است خوش‌بین بوده و به خیر تلقی کنیم و همه بگوییم الخیر فی ماوقع...

در جای دیگر، نویسنده سری به یادگاری‌نویسی‌های نمایندگان مجلس سیزدهم در پشت میز و صندلی‌های مجلس می‌زند: ... نیت کردم که دلم می‌خواهد چشمم را ببندم و وقتی باز کردم وسط تالار مجلس باشم... البته شما می‌دانید که هر صندلی در این تالار، مخصوص یک وکیل است...بدیهی است هر که در هر کجا که هست و یک یا دو روز یا شش ماه یا دو سال پاتوق در آنجا می‌اندازد. روزی که خواست تشریف ببرد، لااقل یک خاطره‌ای، یک یادگاری باقی می‌گذارد...به یادگار نوشتم خطی ز دلتنگی/ در این زمانه نماند رفیق یک رنگی(الاحقر-الوار[انوار])...بر ذات من لعنت اگر دو مرتبه اینجا آمدم، نگاهم را به لژ مطبوعات بیندازم(یسار افراسیابی [(یمین اسفندیاری]). می‌خواستم یک یادگاری در اینجا بنویسم اما چون باز هم وکیل شده‌ام، نمی‌نویسم (یراقی[(نراقی)]...من واقعا خودم خنده‌ام می‌گیرد که چطور وکیل شده‌ام(بی‌نماز[(نمازی)]...برومند باد آن همایون درخت/ که در سایه‌اش می‌توان برد رخت(حاجی[محتشم السلطنه])...

اما در باب فضای حاکم بر مجلس هم؛ چون توفیق بحث‌های مطرح شده در مشروح مذاکرات مجلس را در تعارض با واقعیات و مشکلات مردم جامعه می‌دید، نسبت به این مساله حساسیت نشان می‌داد:

طبیب مجلس متخصص امراض کودکان- از جلو خیابان می‌گذشتم؛ تابلویی بزرگ و به خط درشت در اول خیابان نظرم را جلب کرد؛ روی تابلو نوشته بود: دکتر ...طبیب مجلس شورای ملی، متخصص امراض کودکان! حقیقتا حسن انتخاب قابل توجهی است. کودکان امراض عجیب و غریبی دارند؛ گاهی در مدرسه به سر و کول یکدیگر می‌زنند؛ یک بار دندان هم را می‌شکنند؛ گاهی فحش‌های سیاسی برای یکدیگر می‌فرستند... آیا کسی که متخصص امراض اطفال است. متخصص امراض مجلسیان هم هست؟                علی زرین قلم

مسابقه برای آقایان وکلا؛ آزمایش حافظه – یکی از مرض‌هایی که در جلسات علنی مجلس مابین وکلا شیوع زیادی دارد، مرض یادداشت‌پرانی و مراسله‌بازی است. هر وکیلی که نمی‌تواند از دور با صدای بلند مقصود خود را به وکیل دیگر بفهماند، مجبور است مطلب خود را روی کاغذ نوشته؛ توسط یکی از پیشخدمت‌های مجلس که در جلسات علنی، حکم پستچی را پیدا می‌کند، برای همکار خود بفرستد... یکی از مخبرین بیکار ما که در جستجوی سوژه بوده، چند برگ از این یادداشت‌های پاره نشده را از زباله‌دان مجلس به دست آورده و به اداره فرستاده...اینک عین این یادداشت‌ها:

رفیق، موضوع نان ملت، قابل این همه شرح و بسط نیست. ساعت یک بعدازظهر است و اغلب آقایان گرسنه هستند؛ زودتر مطلب را کوتاه کن که جلسه ختم شود...

یمین جان!...باز تلفن من خراب شده؛ بیرون یادم بنداز تا در این خصوص با تو صحبت کنم...

آقای رئیس، اگر تودهی‌ها[(توده‌ای)] اجازه نطق خواستند، اطلاع دهید تا با نطق قبل از دستور، مخالفت کنیم...

آقای خوئی!... بعضی از وکلا برای تصویب اعتبارنامه تو پول می‌خواهند و می‌گویند انتخاب ایشان غیرقانونی است... خودت هم اگر می‌توانی دشتی را راضی کن که بر علیه تو در مجلس صحبت نکند چون خیلی خطرناک است ...

جناب آقای طباطبایی ... تکلیف چیست؟... به این لایحه رأی بدهیم یا خیر؟!    ا.-ح: ابوالعینک [(ابوالقاسم حالت)]

از دیگر موارد حساسیت‌زا برای توفیق، مساله تقلب در انتخابات و اعمال نفوذ و دخالت دولت در امر انتخابات است:

...در این روزها که گفتگو درباره انتخابات، نقل هر مجلسی شده، انسان چیزهایی می‌شنود که راستی راستی شاخ در می‌آورد؛ مثلا با این که دولت قدر قدرت رسما خبر داده که در امر انتخابات، دخالت نمی‌کند، مردم حرف درآر دروغگو می‌گویند دولت قصد دارد هشت نفر از وکلای تهران را به میل خودش انتخاب کند... نه دولت پس از لوطی غلامحسین، از بزرگترین شعبده‌بازهای ایران است و حقه‌هایی در انتخابات می‌زند که همه مات و متحیر می‌مانند!

مثلا وقتی که تعداد تقریبی رأی کاندیداها معلوم شد، یک‌مرتبه دولت، عده‌ای نظامی و سپور را رخت می‌پوشاند و برای رأی دادن به حوزه‌های انتخاباتی می‌آورد...                                       میم طوطی

 

در طلب سیم  و زر

مجلس ملی این دوره، ز بس خر تو خره                                          بینوا ملت درمانده مفلس، پکره

ناله مردم بیچاره رسیده است به عرش                                              ناله در گوش وکیل کوپنی، بی‌اثره

مجلس ار می‌کند از مملکتی دفع خطر                                             بهر ما بین که خود مجلس شورا خطره

کو وکیلی که بسوزد دلش از بهر وطن                                            هر کسی فکر خود و در طلب سیم و زره

آنکه گشته است به سرنیزه مامور وکیل                                            آری البته ز درد دل ما بی‌خبره

کرده از دولتیان حلقه اخلاص به گوش                                           این به پیشخدمتی رهبر کل، مفتخره

همه گویند که مشروطه به از دیکتاتوریست                                      فکر ما باش زمانی که جهان در گذره

حسن زارع

 

منبع:

بابایی، حبیب(1392) نشریه توفیق و مجالس دوره پهلوی دوم (با تکیه بر مجالس سیزدهم تا شانزدهم شورای ملی)، مجموعه مقالات سومین نشست تخصصی تاریخ مجلس، تهران، کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی

 

 

این خبر را به اشتراک بگذارید:
ارسال نظرات