دکتر مجید نجف‌پور

پاسخ به سه سؤال اساسی درباره «کودتای نقاب»

یكی از رویدادهایی كه در نخستین سال‌های بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، از سوی دشمنان نظام طرح‌ریزی شد كودتای «نقاب» بود. امروز بعد از گذشت چهل سال از کشف و خنثی‌سازی آن توطئه خطرناک که می‌توان آن را خشن‌ترین کودتای قرن بیستم لقب داد، چگونگی طرح، زمینه‌ها و علل اجرای كودتا و كالبدشكافی دلایل شکست آن طرح حائز اهمیت است. هنوز نقش سازمان سیا در کودتای نقاب به‌درستی تبین نشده است و امروز بعد از گذشت چهار دهه از آن رویداد، بسیاری از این موضوع بی‌اطلاع هستند. این موضوع و چندین ابهام دیگر می‌بایست در حوزه پژوهشی به خوبی مورد بررسی قرار گیرد و ماهیت اقدامات خشن سران کاخ سفید علیه ملت ایران آشکار گردد.
دوشنبه ۱۹ تير ۱۴۰۲ - ۱۳:۰۷

پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی _ دکتر مجید نجف‌پور؛ در میان بسیاری از حوادث و رویدادهائی كه به لحاظ نزدیكی به زمان وقوع آن و یا به لحاظ ساختار عملیاتی كه ازسوی مخالفان یك نظام سیاسی به انجام می‌رسد نگاه و نشان به حساسیت تاریخی خاصی وجود دارد مخصوصاً اگر طرح‌های عملیاتی دشمنان یک ملت و یا یک نظام سیاسی مردمی با كمک از بخش نظامی به وقوع بپیوندد. بی‌شک اجرای چنان عملیات‌های نظامی خشن علیه یک ملت نشان از اهمیت، نقش و جایگاه آن نظام سیاسی در پیوندی عمیق و عاطفی میان مردم با حاكمان و رهبران آن نظام است.

یكی از اقدامات سریع و خشنی كه ازسوی ابرقدرت‌های سیاسی و اقتصادی جهان در مقابل جنبش‌ها و قیام‌های كشورها و ملت‌های ضعیف در یک قرن اخیر اتفاق افتاده و به وقوع می‌پیوندد انجام كودتای نظامی است زیرا كه عملیات نظامی یک واكنش نظامی برق آسا ونهایتاَ رسیدن به نتیجه‌ای سریع است.

یكی از رویدادهایی كه در نخستین سال‌های بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، از سوی دشمنان نظام طرح‌ریزی شد كودتای «نقاب» بود. چگونگی طرح، زمینه‌ها و علل و عوامل اجرای كودتای نقاب و كالبد شكافی آن بعد از گذشت چهل سال از شكست كودتاگران برای پژوهشگران عرصه حوزه مطالعات انقلاب اسلامی همواره با سؤال‌هائی از ماهیت طراحان آن روبرو است.

 

نخستین سؤال در این باب در خصوص موقعیت زمانی پشتیبانی آمریكا از طراحان كودتا است. دولت ایالات متحده آمریكا چرا بعداز واقعه طبس به حمایت خود از كودتای نقاب پرداخت؟

آمریكا كه پس از تسخیر لانه جاسوسی به دست دانشجویان پیرو خط امام شكست سختی را از نظر سیاسی در منطقه و جهان تحمل كرده بود، همواره درصدد بود كه به نوعی این ضربه سیاسی را جبران كند. حمله نظامی آمریكا به ایران در منطقه طبس كه با نام عملیات - پنجه عقاب - طرح ریزی شده بود نتیجه شش ماه تمرینات سخت تفنگداران ویژه آمریكا در بدترین شرایط آب و هوائی بود. آمریكائی‌ها به پیروزی در این عملیات صددرصد اطمینان داشتند و این عملیات حاصل تجربیات سال‌ها جنگ آمریكائی‌ها در اقصی نقاط جهان بود. عملیات عقاب كه برای نجات گروگان‌ها آمریكائی و بلكه هدف بزرگتر آن نابودی نظام جمهوری اسلامی تدارک دیده شده بود، با دستگیری و قتل و عام رهبران مذهبی انقلاب به انجام می‌رسید. برای دولت‌مردان آمریكائی حمله نظامی به ایران در واقع بدست آوردن آبروی از دست رفته و درس عبرتی بود برای دیگر جنبش‌ها و قیام‌هائی كه احتمال وقوع آن در منطقه می‌رفت.

عملیات پنجه عقاب در 5 اردیبهشت 1359 در صحرای طبس با تعداد سه هواپیمای سی130 و هشت هلی‌كوپتر آمریكائی و یگان‌ویژه‌ای از تفنگداران و تكاوران دلتافورس انجام گرفت. زمانی كه یكی از هلی‌كوپترها بعد از انجام سوختگیری، قصد پرواز به سوی تهران را داشت براثر برخاستن طوفان شن و خطای دید خلبان با مخزن پر از بنزین به یكی از هواپیماهای مستقر در همان فرودگاه برخورد كرد و هر دو وسیله منفجر شدند و هشت نفر از بهترین كماندوهای آمریكائی در آتش سوختند، بقیه نیروها كه كاملاً روحیه خود را ازدست داده بودند با ترس و دلهره مجبور به ترک منطقه شدند.

شكست عملیات پنجه عقاب به حیات سیاسی دولتمردان كاخ سفید پایان داد و فكر حمله نظامی مستقیم آمریكا را در ایران برای دیگر رهبران سیاسی بعد از كارتر منتفی ساخت. از بعد از شكست طبس جاسوسان سازمان سیا با كمک ایادی داخلی خود در پی انجام پروژه و عملیاتی بودند كه جبران همه شكست‌ها را بنماید.

كودتای نقاب كه حاصل توطئه چهره سیاسی و آخرین نخست‌وزیر فراری رژیم شاه، شاهپور بختیار و چهره نظامی، ارتشبد غلامعلی اویسی (فرمانده نیروی زمینی و رئیس حكومت نظامی در تهران در دولت شریف امامی) بود از سوی عاملان سازمان سیا درخارج ازكشور مورد حمایت قرارگرفت. «بختیار به عنوان شاخه اصلی كودتا و هماهنگ كننده آن در دفتر خود در پاریس، محل اجتماع مخالفین و مركز تجمع نمایندگان سرویس‌های اطلاعاتی و جاسوسی شده بود.»

به هر ترتیب بعد از شكست عملیات پنجه عقاب در صحرای طبس، حمایت از كودتای نقاب راهكار اساسی و آخرین نقطه اتكای سران كاخ سفید با كمک مأمورین سازمان سیا به همكاری با جمعی از افراد ورشكسته و فراری از ایران بود.

 

دومین پرسش پیشِ‌رو در كالبدشكافی از كودتای نقاب، توجه كودتاگران به ارتش و به ویژه یگان‌هوایی آن در ایران است، چرا با وجود سوابق كودتاهائی كه در گذشته اتفاق افتاده و اولویت استفاده از نیروی زمینی در كودتا، در اجرای عملیات فوق توجه خاص به نقش نیروی هوائی دركودتای نقاب جلب شده بود؟

به دنبال پاكسازی‌های صورت گرفته در یگان‌های مختلف ارتش بعد از پیروزی انقلاب، و بركناری درجه‌داران معاند با انقلاب اسلامی، رابطین كودتا نقش واسطه بیت ستاد كودتا با ارتشیان بركنار شده را به انجام رساندند. اما فعالیت كودتاگران عمدتاً در جذب نیرو معطوف به كاركنان و خلبانان نیروی هوائی بود، زیرا این نیرو قوی‌ترین ارگان نظامی كشور و سریع‌ترین نیرو در انجام عملیات‌ها و طرح‌های نابهنگام بود.

اماشاید عمده‌ترین نگاه و توجه ویژه ازسوی طراحان كودتا به این نیرو در جریان كودتای نقاب، پاسخ و سیلی پنهان كودتاگران به بیعت تاریخی افسران و همافران این نیرو بود كه درتاریخ 19 بهمن ماه 1357 با رهبر انقلاب اسلامی به انجام رساندند وشالوده قدرت نظامی رژیم شاه را كه اتكای زیادی به نیروی هوائی داشت در آن رویداد حماسی ساقط ساختند، طراحان كودتا با اجرای كودتای نقاب درصدد تخریب آن حماسه تاریخی برآمدند. بنابراین در اولین قدم جهت انهدام ارتش نزد ملت ایران، قراردادن نیروی هوائی در رأس كودتای نقاب در اولویت اجرای نقشه خود در فاز عملیاتی بود. .به هر ترتیب شاخه نظامی كودتا پس از تلاش‌های فراوان موفق شد تا شصت خلبان و پانصد نفر ازافراد فنی و نظامی در این نیرو را برای شركت در عملیات جذب كند. بیشترین تمركز كودتاگران در بخش نیروی زمینی نیز معطوف به لشگر 92 زرهی اهواز بود زیرا این نیرو در منطقه خوزستان رابطه سنتی با عشایر عرب این منطقه بر قرار كرده بود و در میان شیوخ منطقه جایگاه خاصی داشت. نیروهای ویژه هوابرد نیز از نیروهائی بودند كه درعملیات كودتا مورد استفاده قرار گرفتند.

 

درپرسش سوم در كالبد شكافی كودتای نقاب، این سؤال مطرح می‌شود كه چرا كودتاچیان نیازمند بكارگیری طیف مذهبی و عناصر روحانی در اجرای نقشه خود بودند؟

احتمال وجود مجریان و نیروهای عمل كننده در كودتا به باورهای مذهبی و درستی و نادرستی این عملیات نزد افراد مذهبی شركت كننده در كودتا توسط رابطین كودتا با ستاد آن در پاریس رصد شده بود و كارگزاران و قوه عاقله كودتا به فراست دریافته بودند كه همراه نمودن یک چهره روحانی با كودتاچیان درصد توانمندی و نقطه پیروزی مؤثر و مفیدی را رقم خواهد ساخت از این رو جذب روحانیت مخالف و متضاد با اندیشه امام خمینی(ره) در نهضت اسلامی مردم ایران در دستور كار قرار گرفت. برای رسیدن به اهداف كودتا بهترین گزینه آیت‌الله شریعتمداری تشخیص داده شد، زیرا كه ایشان در ناآرامی‌های (حزب خلق مسلمان) در آذربایجان به حمایت از این گروه تجزیه طلب پرداخت، همچنین ایشان در ردیف مرجعیت دینی قرار داشتند و پیروان زیادی در شمار مقلدین وی درقشرهای مختلف جامعه حضور داشتند و از سوئی دیگر: «بختیار زمانی كه درتدارک تصدی سمت نخست‌وزیری بود، به حمایت آقای شریعتمداری از خود در برابر امام خمینی به عنوان مرجع شیعیان اطمینان حاصل كرد.»

به این ترتیب آقای شریعتمداری بهترین گزینه در میان روحانیون برای همكاری و تأیید كودتا به حساب می‌آمد. و متاسفانه اكثریت قابل توجه عناصر كودتاچی با اطلاع از حضور آقای شریعتمداری توانستند خود را اقناع كنند تا در این كودتا شركت نمایند.

كودتای نقاب همانند سایر كودتاها یک پشتوانه فرامرزی و قوه عاقله بیرونی و تعدادی از عوامل اجرائی در درون كشور داشت، واضح است كه عوامل اجرائی داخلی و طراحان خارجی كودتا بدون پشتوانه مالی و تداركاتی و وابستگی فكری به دستگاه‌های جاسوسی توان اجرای كودتا را نخواهند داشت. در بررسی اسناد موجود از كودتا و پرونده بازجوئی كودتاگران بعد از دستگیری، بر میزان تأثیر پذیری و پیروزی به میزان صدرصدی و عدم احتمال شكست این كودتا در نابودی نظام جمهوری اسلامی برای همه عاملان، طراحان و عوامل اجرائی كودتا به باوری قطع و یقین حاصل شده بود.

در بررسی و پژوهش از كودتای نقاب با توجه به تمام زوایای اجرائی آن از نقطه نظر گوناگون در بخش‌های مختلف و بنابر اعترافات و بازجوئی‌های كودتاچیان دستگیر شد و همچنین با توجه به شكل كشف و خنثی سازی آن، نكات قابل تأملی در بررسی اهداف طراحان اصلی آن وجود دارد كه در پس پرده اسنادی است كه در آرشیوهای مراكز جاسوسی آمریكا، انگلستان و اسرائیل نگهداری می‌شود وبنابرنظر كارشناسان آن دستگا‌ه‌های جاسوسی و مقتضیات زمان در افشای اسناد اقدام خواهند كرد و بی‌شک پژوهشی دوباره دراین زمینه را می‌طلبد.

 

اما با دقت در ابعاد مختلف كودتا درخواهیم یافت اجرای كودتای نقاب چه در فاز پیروزی آن و چه در قالب شكست برای طراحان آن اهمیت قابل توجهی داشت، اگر این كودتا همچون كودتاهای پیشین كه در ایران انجام گرفت به پیروزی می‌رسید نابودی جمهوری اسلامی از نتایج مهم آن قلمداد می‌شد ولی با شكست كودتا هیچ تردیدی وجود نداشت كه نیروهای انقلاب قدم در همان مسیری را خواهند گذارد كه دشمنان نظام در پی آن بودند و آن نابودی ارتش بود، اما استراتژی امام خمینی(ره) درخصوص حفظ ارتش كه نشأت گرفته از روح بزرگ و درک عمیق ایشان بود كمک بزرگی به انقلاب و نظام اسلامی مردم ایران در آن مقطع حساس تاریخی نمود و با شروع حمله و تهاجم گسترده حزب بعث عراق از مرزهای غرب و جنوب كشور تنها دو ماه بعد از شكست كودتای نقاب، درک معنا و عمق معرفت سیاسی و الهی و دوراندیشی امام خمینی(ره) در صیانت اقتدار ارتش در كنار ملت به اثبات رسید.

این خبر را به اشتراک بگذارید:
ارسال نظرات