کد خبر: ۵۷۵۵

بررسی نقش زمینه‌ای دانشجویان تبریز در انقلاب فرهنگی

به دنبال نارضایتی دانشجویان مسلمان و انقلابی دانشگاه تبریز از گروه‌های سیاسی ضد‌انقلاب و تحصن آن‌ها در محیط دانشگاه، به‌سرعت در اکثر دانشگاه‌های مهم کشور اثر خود را گذاشت و اعتراضات فراگیر شد. به‌طوری که در فاصله کوتاهی، غالب دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی به تصرف دانشجویان عضو انجمن‌های اسلامی دانشجویان درآمد و مسئله دانشگاه‌ها، ابعاد ملی به خود گرفت. این دانشجویان با تاکید بر جلوگیری از هرج و مرج و دوری از ایجاد درگیری‌های داخلی، خواستار تصفیه و اصلاح و پاکسازی دانشگاه‌ها از عناصر وابسته به رژیم سابق و لغو قوانین و مقررات طاغوتی بودند. آن‌ها می‌گفتند: «تعلیمات ما باید برمبنای استقلال و غیر استعماری باشد و نظام آریامهری حاکم بر دانشگاه‌ها باید تغییری انقلابی و بنیادی نماید تا در خدمت استقلال و آبادانی کشور در آید».
سه‌شنبه ۰۲ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۲:۵۶

پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ در حالی‌که مقوله فرهنگ و استقلال فرهنگی از موضوعات مهم ایران پس از انقلاب بود و علی‌رغم اینکه دانشگاه‌ها نقش مهمی در پیروزی انقلاب‌اسلامی داشتند، گروه‌های سیاسی ضدانقلاب، با سوء‌استفاده از فضای امن این مراکز علمی، به فعالیت‌های مخرب روی آوردند. کلاس‌ها به دفتر احزاب سیاسی و در حقیقت دانشگاه‌ها به ستاد مرکزی گروه‌های معاند تبدیل شده بودند و این موضوعی نبود که بر رهبران انقلاب پوشیده بماند. در یکی از جلسات شورای انقلاب، دکتر بهشتی نگرانی خود را چنین مطرح کرد: «گروه‌های مخالف مسیر انقلاب، ممکن است از تجمع در دانشگاه‌ها و مدارس، در جهت اهداف خود، بهره‌برداری کنند و طبعا باید پیش‌بینی لازم در این امر را داشت».

به همین جهت در فضای سیاسی اجتماعی کشور مقوله «انقلاب فرهنگی» بیش از پیش ضرورت پیدا کرد. اما حوادث دانشگاه تبریز در فروردین و اردیبهشت 1359 به اجرای این طرح سرعت بخشید. در کتاب « تاریخ ایران پس از انقلاب اسلامی- جلد دوم » که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده در همین رابطه آمده است:

پس از سال تحصیلی 1357 – 1358، بحث‌ها و خبرهایی پیرامون تعطیل شدن دانشگاه‌ها به‌منظور شرکت دانشجویان در فعالیت‌های جهاد سازندگی به گوش می‌رسید. موضوع ضرورت تعطیلی دانشگاه‌ها به‌منظور همگام نمودن آن با انقلاب اسلامی و اعمال تغییرات انقلابی در سیستم دانشگاه‌ها، مرتبا از سوی گروه‌های اسلامی مختلفی از جمله انجمن‌های اسلامی دانشجویی مطرح می‌شد.

گروهی از دانشجویان مسلمان با نگاهی متفاوت از فاتحین لانه جاسوسی آمریکا، توجه خود را به دانشگاه معطوف داشتند. آن‌ها بر این باور بودند که ما در حال حاضر با گروه‌های چپ و راست در دانشگاه‌ها درگیر هستیم و برای مهار آنان باید فکری اساسی کرد. سر انجام قرار شد با این عنوان که دانشگاه باید از لحاظ محتوای درسی، مدیریت و ضوابط و مقررات، متناسب با اهداف انقلاب شود، آن‌را تعطیل کنند.

در نیمه دوم فروردین 1359، به دنبال تعطیلات نوروزی، وزارت کشور طی بخشنامه‌ای به مسئولان دانشگاه مقرر کرد که هیچ مجوزی به گروه‌های سیاسی، جهت برگزاری مراسم سخنرانی و تبلیغات ندهند.

در 26 فروردین 1359، آقای هاشمی رفسنجانی در تالار اجتماعات دانشکده پزشکی دانشگاه تیریز حضور یافت. وی برای دانشجویان، مبحثی پیرامون مبانی فکری اسلام مطرح کرد و اهداف و اصول انقلاب‌اسلامی را شرح داد؛ اما این جلسه پرسش و پاسخ با دانشجویان دانشگاه تبریز به تشنج کشیده شد. گروهی از دانشجویان هوادار مجاهدین و کمونیست‌ها، به طرح مسائلی در مخالف با سخنان هاشمی و انتقاد از انقلاب پرداختند و شعارهایی در این خصوص سر‌دادند. درگیری دانشجویان انجمن اسلامی و زد و خورد با آنان، باعث شکسته‌شدن درهای تالار سخنرانی شد و آقای هاشمی مجبور شد که سخنرانی خود را قطع کند و از تالار اجتماعات، خارج شود. این برخورد تعرض‌آمیز دامنه وسیعی داشت؛ نخست روحانیون و مردم آن‌ را محکوم کردند و حتی بخشی از بازار تبریز در اعتراض به این درگیری تعطیل شد.

موج انتقادات و مخالفت با گروه‌های معارض در دانشگاه تبریز و خارج از آن، ادامه یافت و راهپیمایی‌هایی اعتراض‌آمیز صورت پذیرفت. طی روزهای بعد، وضع در دانشگاه تبریز دگرگون شد و ساختمان مرکزی دانشگاه تبریز، از سوی انجمن اسلامی دانشجویان تصرف شد. متصرفان، طی اعلامیه‌ای ضمن اعتراض به وقایع اخیر، خواستار تصفیه و پاک‌سازی دانشگاه شدند. مردم تبریز نیز از این خواسته‌ها حمایت کردند؛ در نتیجه، کلاس‌های دانشگاه تعطیل شد.

به دنبال نارضایتی دانشجویان مسلمان و انقلابی دانشگاه تبریز از گروه‌های سیاسی ضد‌انقلاب و تحصن آن‌ها در محیط دانشگاه، به‌سرعت در اکثر دانشگاه‌های مهم کشور اثر خود را گذاشت و اعتراضات فراگیر شد. به‌طوری که در فاصله کوتاهی، غالب دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی به تصرف دانشجویان عضو انجمن‌های اسلامی دانشجویان درآمد و مسئله دانشگاه‌ها، ابعاد ملی به خود گرفت. این دانشجویان با تاکید بر جلوگیری از هرج و مرج و دوری از ایجاد درگیری‌های داخلی، خواستار تصفیه و اصلاح و پاکسازی دانشگاه‌ها از عناصر وابسته به رژیم سابق و لغو قوانین و مقررات طاغوتی بودند. آن‌ها می‌گفتند: «تعلیمات ما باید برمبنای استقلال و غیر استعماری باشد و نظام آریامهری حاکم بر دانشگاه‌ها باید تغییری انقلابی و بنیادی نماید تا در خدمت استقلال و آبادانی کشور در آید».

 

این خبر را به اشتراک بگذارید:
ارسال نظرات