روایتی از حقارتِ شاه ایران

درخواست «ملتمسانه» شاه از سفیر آمریکا قبل از ترک کشور

سفیر آمریکا می‌گوید: شاه با چشماني پر از احساس به من خيره شد. لحظه‌اي بعد گفتم: «آيا ميل داريد براي ارسال دعوت‌نامه‌اي از آمريكا اقدام كنم و ترتيب مسافرت شما را به آمريكا بدهيم؟» شاه يك‌مرتبه از جاي خود حركت كرد و با هيجاني شبيه پسربچه‌اي گفت: «اوه. شما اين كار را براي من‌‌‌ مي‌كنيد؟»
شنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۸ - ۰۸:۳۰

پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ روز 26 دی‌ماه 1357، محمدرضا پهلوی به همراه فرح برای همیشه ایران را ترک کرد. اما شاه قبل از فرار، در یک ملاقات خصوصی با سفیر آمریکا حقارت خود را در برابر آمریکایی‌ها به نمایش گذاشت.

ویلیام سولیوان، آخرین سفیر امریکا در ایران، ضمن روایت خاطره‌ خود از حقارت شاه در واپسین روزهای حضور در ایران که «ملتمسانه» از سفیر امریکا کسب تکلیف می‌کرد که«کجا باید بروم؟» می‌گوید: پيامي از واشينگتن دريافت داشتم مبني بر اينكه در اولين فرصت با شاه ديدار كنم و به او بگويم كه دولت ايالات متحده آمريكا مصلحت شخص شاه و کشور را در اين‌‌‌ ميبيند كه هرچه زودتر از ايران خارج شود.

ابلاغ چنين پيامي از طرف سفير يك كشور به رئيس مملكتي كه در آن مأموريت دارد كار سادهاي نيست، ولي در ديدارها و گفتوگوهاي من با شاه طي اين چند ماه اخير به قدري مطالب عجيب و غيرعادي رد و بدل شده بود كه ابلاغ اين پيام هم خيلي غيرعادي به نظر نميرسيد.

شنيدن اين پيام چيز عجيب و غيرمنتظرهاي نبود. من تا آنجا كه‌‌‌ ميتوانستم با لحن ملايم و مهربان مضمون پيام واشينگتن را به شاه ابلاغ كردم. او با دقت و با آرامش به پيامي كه او را به ترك كشور دعوت‌‌‌ ميكرد گوش داد و وقتي كه حرفهاي من تمام شد رو به من كرد و با لحني كم و بيش ملتمسانه گفت: «خيلي خوب. اما كجا بايد بروم؟»

پيامي كه از واشينگتن دريافت كرده بودم به اين نكته اشارهاي نداشت. ناچار پاسخ گفتم در اين خصوص دستوري دريافت نكرده‌‌‌‌‌‌‌‌ام ولي به عنوان اظهارنظر خودم گفتم: «ملك شخصي شما در سوئيس چطور است؟» شاه بلافاصله اين نظر را رد كرد و گفت وضع سوئيس از نظر امنيتي مناسب نيست. سپس قبل از اينكه من پيشنهاد ديگري را عنوان كنم گفت :«ما در انگلستان هم ملكي داريم ولي هواي آنجا خيلي بد است.»

درخواست «ملتمسانه» شاه از سفیر آمریکا قبل از ترک کشور

شاه پس از بيان اين مطلب سكوت اختيار كرد و با چشماني پر از احساس به من خيره شد. لحظهاي بعد گفتم: «آيا ميل داريد براي ارسال دعوتنامهاي از آمريكا اقدام كنم و ترتيب مسافرت شما را به آمريكا بدهيم؟» شاه يكمرتبه از جاي خود حركت كرد و با هيجاني شبيه پسربچهاي گفت: «اوه. شما اين كار را براي من‌‌‌ ميكنيد؟»

سفیر آمریکا ادامه می‌دهد: دو روز قبل از تاريخي كه براي عزيمت شاه از ايران تعيين شده بود تلگرافي از هرمان اليتس سفير ايالات متحده در قاهره دريافت كردم كه در آن اعلام شده بود انور سادات رئيسجمهوري مصر مايل است شاه در راه سفرش به آمريكا چند روزي در آسوان توقف كند. وقتي كه اين دعوت را به اطلاع شاه رساندم، هيجان و علاقهي زيادي به قبول اين دعوت نشان نداد و به من گفت كه بهوسيلهي سفير آمريكا در مصر مراتب تشكر او را از پرزيدنت سادات ابلاغ نمايم و اطلاع دهم كه شاه اين دعوت را مورد مطالعه قرار خواهد داد.

اما روز بعد از كاخ سلطنتي به من تلفن كردند كه شاه دعوت پرزيدنت سادات را پذيرفته و مستقيماً از تهران به آسوان پرواز خواهد كرد. ضمناً اطلاع داده شد كه شاه فقط به مدت 24 ساعت در آسوان توقف خواهد کرد و بنابراين برنامهي مسافرت به آمريكا فقط با يك روز تأخير انجام خواهد شد. من بلافاصله قبول دعوت سادات را به قاهره مخابره كردم و اليتس سفير آمريكا در قاهره پاسخ داد كه مراتب به اطلاع رئيسجمهور مصر رسيده و مقدمات پذيرايي از شاه و همراهانش فراهم شده است. اليتس همچنين اطلاع داد كه برحسب تصادف هنگامي كه شاه وارد آسوان‌‌‌ ميشود جرالد فورد رئيس­جمهور سابق آمريكا هم در آسوان مهمان سادات است.

شاه و شهبانو و همراهانش طبق برنامه­ي پيشبيني­شده با تشريفات سادهاي از پاويون سلطنتي فرودگاه مهرآباد ايران را ترك گفتند. جريان عزيمت شاه بعد از ظهر همان روز از راديو وتلويزيون ايران پخش شد و ساعتي بعد شهر تهران را غوغا و هيجان بيسابقهاي فراگرفت. كاميونها مردان جوان را سوار کرده و در خيابان تخت جمشيد پياده‌‌‌ ميکردند. جشنِ رفتن شاه با حركت دستههاي تظاهركننده در خيابان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها و صداي بوق خودروها و روشن كردن چراغها سه يا چهار ساعت ادامه يافت. با خروج شاه از ايران مسئوليت حكومت و اداره امور كشور به دست شاپور بختيار افتاد.

منبع: ماموریت در ایران (خاطرات ویلیام سولیوان)

این خبر را به اشتراک بگذارید:
ارسال نظرات