کد خبر: ۲۶۷۴
ارزش‌‌های دهه 60

روایتی از مجاهدت‌های شهید مهدی شاه‌آبادی در دهه 60/ اهتمام شهید شاه‌آبادی در خدمت به مردم

آیت‌الله انواری می‌گوید: شهید شاه‌آبادی در طول شبانه‌روز بیش از دو سه ساعت نمی‌خوابید و در طول این چند ساعت هم باز من اطلاع داشتم که اگر کسی تلفن می‌زد، حتی بعد از نیمه شب، خود ایشان گوشی را بر می‌داشتند و در همین مورد من یک بار به ایشان عرض کردم که شما آخر چرا استراحت نمی‌کنید؟ شما که دیر وقت به منزل می‌روید و می‌خواهید یکی دو ساعت استراحت کنید، لااقل تلفن را بگذارید دیگران جواب بدهند، ولی ایشان می‌گفتند که اگر بتوانم حتی مشکل یک مسلمان را حل کنم، خوشحال می‌شوم و این برای من از استراحت بهتر است.
پنجشنبه ۰۶ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۱۰:۰۰
پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ شهید مهدی شاه‌آبادی که در 6 اردیبهشت 1363 هنگام حضور در جبهه‌های جنگ تحمیلی به شهادت رسید، از جمله روحانیونی بود که به اخلاص و ساده‌زیستی شهرت داشت و این ارزش‌ها در جای‌جای زندگانی وی بروز و ظهور می‌یافت. در همین خصوص در کتاب "زندگی و مبارزات شهید مهدی شاه‌آبادی" که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده به نقل از حجت‌الاسلام محمدباقر موسوی همدانی آمده است: شهید شاه‌آبادی هر جا احساس می‌کرد که باید از آسایش خود و خانواده‌اش چشم بپوشد و به تبلیغ دین بپردازد، بدون درنگ اقدام می‌کرد و گاهی این حقیر، او را به این زحمات دچار نموده خواهش می‌کردم که به فلان محل برود. از آن جمله وقتی که اهالی محترم بندر ماهشهر مراجعه نمودند و درخواست کردند که جهت مسئولیت امامت و تبلیغ، کسی به آن شهر برود، به محض آن که از ایشان تقاضا کردم که به آن شهر دور افتاده و سوزان برود، دست زن و بچه خود را گرفت و با این که در آن روز، آقازادگانش همه خردسال بودند و آن زمان هم در بین ایام تحصیلی آن‌ها بود، در مدت کمتر از ۲۴ ساعت، کوله بارش را بست و به آن شهر سفر کرد و مدت‌ها به رسالت خودش که تبلیغ دین و ترویج مرجعیت امام بود، عمل کرد.

آیت‌الله انواری می‌گوید: شهید شاه‌آبادی در طول شبانه‌روز بیش از دو سه ساعت نمی‌خوابید و در طول این چند ساعت هم باز من اطلاع داشتم که اگر کسی تلفن می‌زد، حتی بعد از نیمه شب، خود ایشان گوشی را بر می‌داشتند و در همین مورد من یک بار به ایشان عرض کردم که شما آخر چرا استراحت نمی‌کنید؟ شما که دیر وقت به منزل می‌روید و می‌خواهید یکی دو ساعت استراحت کنید، لااقل تلفن را بگذارید دیگران جواب بدهند، ولی ایشان می‌گفتند که اگر بتوانم حتی مشکل یک مسلمان را حل کنم، خوشحال می‌شوم و این برای من از استراحت بهتر است.




این خبر را به اشتراک بگذارید:
ارسال نظرات